طراحی محصول چیست و چرا اهمیت دارد

Saturday، ۷ Amordaad ۱۴۰۲

درسته، طراحی محصول برای شما مفهومی آشناست. این عبارت در زبان روزمره استفاده می‌شود اما در لحظه‌ای که به فکر استخدام یک طراح محصول هستید، باید بیشتر در مورد آن بدانید.

به عنوان یک مجموعه ای که دارای تحربه طراحی محصول هستیم، دوست داریم تا این تجربیات را با شما به اشتراک بگذاریم.

طراحی محصول فرایندی است که در آن با کشف مشکلات کاربران و پیدا کردن راه‌حل‌های خلاقانه برای آنها، محصولی قابل استفاده و باارزش برای مشتریان ایجاد می‌کند.

عبارت طراحی محصول همچنین به نتیجه این فرایند، یعنی ویژگی‌های طراحی یک محصول موجود، اشاره دارد.

طراحی محصول بر مبنای اصول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تفکر طراحی است (design thinking) که به عنوان یک راه حل برای حل مسائل با رویکرد خلاقانه به کار می‌رود.

ما میتوانیم سه ویژگی را برای توصیف طراحی محصول به کار ببریم:

۱. طراحی محصول فرایندی پیچیده است که شامل انجام وظایف متنوعی مانند تحقیق، ساخت نمونه و آزمایش است.

۲. طراحی محصول متمرکز بر انسان است، اما نیازهای کسب و کار و شرایط بازار نیز باید مد نظر قرار گیرند.

۳. طراحی محصول هرگز به پایان نمی‌رسد (یا تقریباً نمی‌رسد). نمی‌توان آن را به عنوان مجموعه‌ای مشخص از مراحل تعریف کرد. هر کس به ساختاری که برای خود مناسب‌تر و کارآمدتر به نظر می‌رسد اقدام می‌کند، اما فرایند ممکن است شامل تعدادی تکرار ناگهانی باشد که برای درک مشکل و پیدا کردن بهترین راه‌حل بسیار ضروری هستند.

حال، بیایید جزئیات را بررسی کرده و با هسته فرایندهایی که در اصل طراحی محصول قرار دارند، آشنا شویم.

فرایندهای اصلی در طراحی محصول:

در طراحی محصول، طراحان محصول مسئولیت انجام بخشهای مختلف پروژه از تحقیقات اولیه تا ایجاد مفهوم، ساخت نمونه و آزمایش کارامدی محصول را دارند.

در این بخش، به طور خلاصه، مفاهیمی که اساس طراحی محصول مدرن را تشکیل می‌دهند، را توضیح خواهیم داد.

کشف محصول (Product discovery):

زمانی که برای تصمیم‌گیری درباره محصول، دچار شک و تردید هستید که آیا راه‌حل تان موفق خواهد بود یا شکست خواهد خورد، کشف محصول به کاهش خطرات مرتبط با قابلیت اجرایی ایده‌ها کمک می‌کند. این فرآیند کمک می‌کند تا به طور دقیق‌تر نیازها و خواسته‌های کاربران را درک کنید و راه‌حلی مناسب برای مسائل موجود ارائه دهید که احتمال موفقیت محصول را افزایش دهد. با استفاده از کشف محصول، می‌توانید به طور موثرتر محصولات جدید را به بازار عرضه کنید و از هدر رفت منابع و زمان در توسعه محصولات ناموفق جلوگیری کنید.

به طور خلاصه، کشف محصول یک فرآیند است که با یادگیری نیازها و مشکلات واقعی مشتریان، ایده‌های شما را بهبود داده و سپس با تصمیم‌گیری درباره بهترین استراتژی برای حل آن‌ها، راه‌حلی مناسب برای مشکلات موجود ارائه می‌دهد. در واقع، کشف محصول به شما کمک می‌کند تا به توسعه محصولاتی بپردازید که واقعاً به نیازها و مشکلات مشتریان پاسخ دهند و در بازار موفقیت آمیز باشند.

۱. آیا مشتریان تمایل به خرید محصول دارند؟

۲. آیا استفاده از محصول برای مشتریان آسان است؟

۳.آیا مهندسان قادر به پیاده‌سازی ایده‌های ما هستند؟

۴.آیا سهامداران از ایده‌های ما حمایت خواهند کرد؟

برای پاسخ به این سوالات، شما باید با دقت بازار و کاربران هدف خود را مورد بررسی قرار دهید. در اینجا چندین روش طراحی وجود دارد که به ما در فرآیند طراحی محصول کمک می‌کنند.

مصاحبه با کاربران (User interviews):

مصاحبه با کاربران یک روش سریع و آسان برای درک احساسات، نظرات و باورهای کاربران است تا یک طراحی ایجاد شود که نیازهای آن‌ها را برآورده کند. این روش به ما این امکان را می‌دهد که مشکلات مشتریان را پیدا کرده و راه‌حل‌های موثری برای حل این مشکلات ارائه دهیم.

نقشه مسیر مشتری (Customer journey map):

یکی از روشهایی که برای نمایش ایده هایی که تیم در جلسات ایده پردازی ارایه میدهد، ساخت نقشه مسیر مشتری است.

نقشه مسیر مشتری نقاطی را که بین مشتری و محصول قرار دارد که نیازمندیم آن را طراحی کنیم، نمایش می دهد. این نقشه همچنین به درک احساساتی که مشتریان تجربه می کنند و مشکلاتی که در طول مسیر مشتری ممکن است پیش آید، کمک می کند.

جریان کاربر (User flow):

در حالی که نقشه مسیر مشتری به طراحی تجربه کاربری کل فرایند می پردازد، جریان کاربر، به فرایند استفاده از محصول توجه می کند.

جربان کاربر نمودارهایی هستند که مسیرهای ممکنی را که کاربر در هنگام استفاده از محصول طی میکند تا به هدف مشخصی برسند را نشان می دهند.

طراحی تجربه کاربری (UX)

طراحی تجربه کاربری (UX) به هر روشی اشاره دارد که مشتریان ارزش ارائه شده توسط محصول شما را درک کنند. این مفهوم تمام تعاملات و نقاط تماس مشتریان با شرکت و محصولات آن را در بر می‌گیرد. در مورد محصولات مدرن، طراحی UX معمولاً شامل رابط‌های مختلف و نقاط تماس مختلف با کاربران همچون کمپین‌های بازاریابی، فرآیند فروش و پشتیبانی از مشتریان می‌شود.

نقش یک طراح محصول، در نظر گرفتن تجربه مشتری در هر نقطه تماس با محصول است و برای این کار سوالاتی مانند این را مطرح می‌کند:

- چگونه می‌توان مخاطبین برای اولین بار با محصول آشنا شوند؟

- روند آموزش کاربر جدید چگونه است؟

- چگونه می‌توان به سرعت ارزش محصول را به مشتری منتقل کرد؟

- انوع مختلف کاربران چگونه با محصول تعامل خواهند داشت؟

- چه کار می‌توان برای افزایش تمایل کاربران به ارتقا دادن انجام داد؟

ساخت نمونه (Prototyping):

بعد از داشتن یک دید واضح از آنچه تیم قصد ساختن آن را دارد، زمان آن فرا رسیده است تا با کمک ساخت نمونه، تمام ایده‌ها و تصمیمات استراتژیک را بصری سازی و آزمایش کنید.

نمونه سازی، طرح اولیه محصول است که تمام المان‌ها و عملکردهای آن را به صورت بصری نشان می‌دهد. این امکان را به شما می‌دهد که همه ایده‌ها را به صورت بصری نشان دهید و با حداقل هزینه و زمان، ویرایش‌های لازم را انجام دهید.

نمونه‌ها می‌توانند شکل‌های مختلفی داشته باشند. ممکن است یک طرح روی یک برگه کاغذی باشد و یا یک ساختار چند صفحه‌ای پیچیده در Adobe XD، Sketch یا Figma ایجاد شود. با این حال، همه نمونه‌ها کاری شبیه هم انجام می‌دهند، آنها ایده‌های کارفرما و طراح را درباره نحوه طراحی محصول، هماهنگ می‌کنند.

در ادامه لیستی از مسائل و وظایفی که نمونه‌سازی کمک می‌کند حل شود بیان شده است:

- بصری سازی ایده و درک اینکه محصول در مراحل اولیه چگونه به نظر می‌رسد

- امکان ایجاد تغییرات و بهبود دیدگاه با هزینه حداقل

- امکان برآورد دقیق تر زمان و بودجه کل فرآیند توسعه

- درک جهت توسعه آینده محصول

بهبود طرح در زمان ساخت نمونه اولیه بسیار مهم می باشد.

آزمون کاربری (User testing):

طراحان محصول برجسته، ایده‌های خود را به طور منظم با کاربران واقعی آزمایش می‌کنند. آنها آزمایش را نه تنها زمانی انجام می‌دهند که یک نمونه ساخته شده است، بلکه آن را به عنوان بخشی از روال هفتگی خود قرار می‌دهند تا بتوانند براساس بازخوردهایی که از کاربران دریافت می‌کنند، به طور مداوم ایده‌ها را تأیید و بهبود دهند.

هدف طراحان محصول، ارزیابی کردن ارزش ایده‌ها طرح های پیاده شده و بررسی این که آیا مردم می‌خواهند محصول را خریداری کنند یا خیر است؛ و اگر نمی‌خواهند، باید تعریف کنند که چه چیزی باید تغییر کند.

طراحی رابط کاربری (UI design):

طراحی رابط کاربری شامل ترکیب، تایپوگرافی و نحوه انتقال بصری برند است. بنابراین، زمانی که ساختار صفحه نمایش آزمایش و تأیید شده است، طراحان محصول می‌توانند یک طراحی بصری برای محصول شما ایجاد کنند و یک سیستم طراحی توسعه دهند تا برنامه شما به شکل قابل اجرا باشد.

طراحان به منظور جمع آوری ایده‌های نحوه ارائه رابط کاربری و یادگیری از روند بازار، تحقیقات بصری انجام می‌دهند تا طرح‌های جذاب، قابل استفاده و رقابتی ایجاد کنند. چندین روشی که می‌توانند برای این منظور استفاده کنند عبارتند از:

- تجزیه و تحلیل رقبا: با تحلیل رقبای خود، نقاط قوت و ضعف محصولات آن‌ها را می‌توان پیدا کرد. این کمک می‌کند تا جهت کلی طرح محصول تعیین شود و درکی از آن دست یافت که چگونه یک راه حل طراحی بهتر ارائه داده شود.

- مودبورد: این روش به طراحان کمک می‌کند تا ایده‌های خود را بصری و قابل درک برای تیمشان نشان دهند. به عنوان مثال، با جمع آوری تصاویر، نمونه‌های رنگ و شکل و سایر عناصر بصری، مودبوردی ایجاد می‌شود که به عنوان یک نقطه شروع برای طراحی رابط کاربری استفاده می‌شود.

ارزش تجاری طراحی محصول (Business value of product design):

ارزش یک طراحی خوب برای برخی افراد به اندازه‌ای واضح است که برای دیگران کاملاً نامفهوم است. همانطور که می‌دانید، چیزهای واضح، سخت‌ترین چیزها برای توجیح با منطق هستند. خوشبختانه، تحقیقاتی وجود دارد که دلایل قابل توجه ای را برای اهمیت طراحی در ارزش تجارتی فراهم می‌آورند.

مک‌کینزی 300 شرکت در کشورها و صنایع مختلف را به مدت 5 سال دنبال کرد تا بفهمد چگونه رویکردهای طراحی با موفقیت مالی همبستگی دارند.

آنها شاخص طراحی مک‌کینزی (MDI) را که قدرت طراحی در شرکت‌ها را نشان می‌دهد، اندازه‌گیری کردند. نمودارهای ارائه شده در تحقیق نشان می‌دهد که شرکت‌هایی با MDI بالاتر، درصد رشد سالانه خود را دو برابر میانگین دارند.

همان تحقیق نشان می‌دهد که شرکت‌هایی که واقعاً برجسته هستند، عملکرد مالی بهتری نسبت به رقبای خود دارند. اگر طراحی به شرکت‌های بزرگ کمک می‌کند تا برجسته بشوند، این به معنای اهمیت بیشتر طراحی برای کسب و کارهای نوپا است که برای جذب و حفظ کاربران باید موفقیت آمیز باشند.

دو مثال از بهترین طراحی محصولات:
اپل.

بدون شک، اپل یکی از شرکت‌هایی است که بیشترین توجه را به طراحی محصول می‌کند. تیم طراحی اپل در هر مرحله از فرآیند توسعه محصول شرکت دارد، از اولین ایده تا محصول نهایی. به همین دلیل، همه چیز، از وب‌سایت آن‌ها تا جدیدترین مدل آیفون، طراحی ساده و خالصی دارند و همه به دنبال داشتن آن‌ها هستند.

ایربین‌بی.

یک محصولی که با ارتباط بین اجاره کنندگان موقت و مشتریانشان، صنعت گردشگری را به طور کلی تغییر داد.

بطور کلی، بیشتر محصولات پرطرفداری که ساده هستند وطراحی هوشمندانه دارند،به فرایند استفاده ساده ای دارند، و همین موضوع باعث موفقیت آنها در بازار میشود. این محصولات اصولا توسط شرکت‌هایی طراحی شده‌اند که اهمیت استفاده از استعدادهای طراحی را درک می‌کنند. بنابراین، اگر در حال توسعه محصولات کاربر محور هستید، داشتن یک طراح محصول ماهر در تیم شما بسیار حیاتی است.

چگونه یک تیم طراحی خوب بسازیم:

یک تیم طراحی خوب، به شما در ایجاد یک محصول مؤثر و ارزشمند از دیدگاه کاربران کمک می‌کند.

در ادامه چندین نکته برای ساختن یک تیم طراحی محصول آورده شده است:

- استخدام چند کارشناس کلی. تیم طراحی شما نمی‌تواند بدون طراحی UX و UI کار کند. یک کارشناس کلی، شخصی است که در بسیاری از استعدادهای مربوط به هر دو بخش ماهر است. داشتن یک کارشناس کلی در تیم شما، فردی را برای شما فراهم می کند که ترسی از برعهد گرفتن کلیه فرآیند طراحی، از جمله ساخت جریان کاربری تا ایجاد پروتوتایپ‌های با کیفیت بالا، ندارد.

- ساختار مناسب تیم را تعیین کنید. برای کار به صورت پربازده، اعضای تیم شما باید به طور واضح بدانند به چه شخصی باید گزارش دهند یا به چه شخصی برای گرفتن مشاوره مراجعه کنند و غیره. ساختار واضح تیم محصول، شفافیت را به شرکت شما می‌آورد و باعث بهبود کار تیم می‌شود. از آنجایی که روش‌های مختلفی برای سازماندهی تیم وجود دارد، باید به تجزیه و تحلیل اهداف کسب و کار، منابع و محصول شما بپردازید تا انتخاب درستی برای ساختار تیم برقرار کنید.

- فرآیند طراحی محصول را به وضوح تعریف کنید. اگر طراحان از یک فرآیند طراحی سازمان‌یافته پیروی کنند، به راحتی می‌توانند راه حل نهایی را به سرعت ارائه دهند. این باعث حذف ابهامات و عدم ارتباط بین اعضای تیم یا مدیریت بالا می‌شود. پیروی از یک فرآیند طراحی خوب، برای تیم روشن می‌کند که چه باید انجام دهند، و چه نتیجه‌ای را باید به دست آورند.

در زیر یک فرآیند طراحی محصول مشخص توضیح داده شده:

1. تحلیل نیازها: در این مرحله، نیازها و الزامات کاربران و مشتریان محصول شناسایی می‌شوند.

2. طراحی جریان کاربری: در این مرحله، جریان کاربری برای محصول ایجاد می‌شود.

3. طراحی شکل‌دهی: در این مرحله، شکل‌های مختلفی برای محصول ایجاد می‌شود تا به راحتی بتوان انتخاب نهایی را انجام داد.

4. پروتوتایپ: در این مرحله، پروتوتایپ‌های با کیفیت بالا برای محصول ایجاد می‌شوند که قابلیت ارزیابی تجربه کاربری را دارند.

5. بازبینی و تغییرات: پس از ساخت پروتوتایپ‌ها، تیم محصول باید آن‌ها را بازبینی کند و هر گونه تغییرات مورد نیاز را اعمال کند.

6. طراحی نهایی: در این مرحله، طراحی نهایی محصول با تمرکز بر محتوا و جزئیات صورت می‌گیرد.

7. ارائه نهایی: در این مرحله، محصول نهایی با کیفیت بالا به مشتری ارائه می‌شود.

با پیروی از این نکات، می‌توانید یک تیم برتر طراحی محصول را بسازید.